زندگی به من آموخت چگونه اشک بریزم…

ولی اشک نیاموخت چگونه زندگی کنم…

خدایا مرا ببخش!

به خاطر همه لحظه هایی که به یاد تو نبوده ام.

به خاطر همه سجده هایی که زود سر از مهر برداشته ام.
...


به خاطر همه درهایی که کوبیده ام و خانه تو نبوده اند.

به خاطر همه حاجاتی که از غیر از تو خواسته ام.

به خاطر همه آنچه به خاطر سعادت من از من خواستی و من اعتماد نداشتم.

به خاطر همه آنچه خواستی به من بفهمانی و من نفهمیدم.

به خاطر همه نعمتهایی که من شکر نکرده ام.

به خاطر همه چشم پوشیهایت که سوء استفاده کرده و گستاخ تر شده ام.

به خاطر همه آنچه در راه من خرج کرده ای و من هیچ در راه تو خرج نکرده ام.

به خاطر…

مرا ببخش..................
 

خدایـــــا!

کاش شنبه ها از دستان تو شروع می شدند

و سراسر دنیا به رنگ حرفهای تو بود..

کاش کسی ترانه هایی را که در لا به لای آسمان پنهان است

می دید

کاش باران صبحگاهی کلمه به کلمه ی دفترم را می شست...

و دوباره از تو آغاز می شدم ...

خدایا شنبه تا جمعه مهم نیست !!!مهم نیست چه می شود

مهم این است که فراموش نکنم تنها تو عشقی و ما بقی هیچ...

 06

خدایا با چه زبونی باید ازت تشکر کنم

چطوری ؟؟چجوری؟؟

عاشقتم به اندازه تمام ثانیه هایی که اینجا گوشه اتاقم می شینی  و نگاهم میکنی

با عشق و  با همه وجود دستامو میگیری

و من گاهی غفلت می کنم از حس زیبای عشقت به خودم

و گم میشم تو دنیای غریب بی تو..................

میدونم که اگه تا ابد سر بر سجده بگذارم  بازم  جبران محبتهات نمیشه

بازم جبران عشق بی اندازت به من نمیشه

همیشه اینجا کنارم بمون و با چشمهای پر از آرامشت به من نگاه کن

تنهام نزار که بدون تو تو اقیانوس زشتیها گم میشم

 

عشق که تعریف آن برای ما این قدر سخت است، تنها تجربه بشری است که واقعا ماندگار و حقیقی است.

عشق نیروی مخالف ترس است، اساس هر رابطه است، قلب خلاقیت است، و قدرت قدرت هاست.

عشق پیچیده ترین موضوع بین انسان هاست، منبع خوشبختی است، انرژی است که ما را به هم متصل می سازد و درون ما خانه می کند...

در نهایت عشق چیزی است که ما را به راستی میتوانیم هدیه کنیم.

در دنیای مبهم، رویایی و پوچی؛ عشق منیع حقیقت است.

بنابراین در مورد عشق خود نسبت به  یکدیگر خسیس نباشیم و سال جدید را با عشق شروع کنیم....



خدای من

حضورت اجازه ی امید است

حکمتت اجازه ی آرامش

قدرتت اجازه ی شجاعت

و رحمتت اجازه ی بازگشت

دوستت دارم یگانه ندای هستی بخش

عکس, تصویر, شعر،پیامک و اس ام اس درباره خداوند آبان1389






گفتم: خدای من، دقایقی بود در زندگانیم که هوس می کردم سر سنگینم را

که پر از دغدغه ی دیروز بود و هراس فردا، بر شانه های صبورت بگذارم

آرام برایت بگویم و بگریم، در آن لحظات شانه های تو کجا بود؟

گفت: عزیزتر از هر چه هست، تو نه تنها در آن لحظات دلتنگی

که در تمام لحظات بودنت برمن تکیه کرده بودی،

من آنی خود را از تو دریغ نکرده ام که تو اینگونه هستی،

من همچون عاشقی که به معشوق خویش می نگرد،

با شوق تمام لحظات بودنت را به نظاره نشسته بودم

گفتم: پس چرا راضی شدی من برای آن همه دلتنگی، اینگونه زار بگریم؟..

گفت: عزیزتر از هر چه هست،

اشک تنها قطره ای است که قبل از آنکه فرود آید

عروج می کند، اشکهایت به من رسید و من یکی یکی

بر زنگارهای روحت ریختم تا باز هم از جنس نور باشی و از حوالی آسمان

چرا که تنها اینگونه می شود تا همیشه شاد بود

گفتم: آخر آن چه سنگ بزرگی بود که بر سر راهم گذاشته بودی؟

گفت: بارها صدایت کردم،

آرام گفتم: از این راه نرو که به جایی نمی رسی،

توهرگز گوش نکردی و آن سنگ بزرگ فریاد

بلند من بود که عزیزتر از هر چه هست از این راه نرو که به ناکجاآباد هم نخواهی رسید

گفتم: پس چرا آن همه درد در دلم انباشتی؟

گفت: روزیت دادم تا صدایم کنی، چیزی نگفتی،

پناهت دادم تا صدایم کنی، چیزی نگفتی،

بارها گل برایت فرستادم، کلامی نگفتی،

می خواستم برایم بگویی و حرف بزنی.

آخر تو بنده ی من بودی چاره ای نبود جز نزول درد که تنها اینگونه شد تو صدایم کردی

گفتم: پس چرا همان بار اول که صدایت کردم درد را از دلم نراندی؟

گفت: اول بار که گفتی خدا آن چنان به شوق آمدم که حیفم آمد بار دگر خدای تو را نشنوم،

تو باز گفتی خدا و من مشتاق تر برای شنیدن خدایی دیگر،

من می دانستم تو بعد از علاج درد بر خدا گفتن اصرار نمی کنی

وگرنه همان بار اول شفایت می دادم.

گفتم: مهربانترین خدا، دوست دارمت

گفت: عزیزتر از هر چه هست من دوست تر دارمت

خدای خوب من

من از چَشمانِ خود، آموختم رسمِ محبّت را؛

که هر عضوی به درد آید، به جایش دیده می گِریَد ...

خدایا وقتی ازم گرفتی و بهم بخشیدی ، فهمیدم که

 

 

معادله زندگی ، نه غصه خوردن برای نداشته هاست

و نه شاد بودن برای داشته ها .

 

خداوندا...!

دوستاني دارم آيينه تمام نماي عشق... رسمشان معرفت

كردارشان جلاي روح و يادشان صفاي دل آراي من است...

پس انگاه كه دست نياز بسوي تو مياورند....

پركن از انچه كه در مرام خدايي توست......